دلسا جوندلسا جون، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

دلسا دختر رویاهای مامان و بابا

ماه نهم

سلام عزیزم! دلسا جان ما وارد ماه نهم شدیم  و من دارم تجربیات جدیدی از بارداری رو درک می کنم. مامانی از دو سه روز قبل یهو دردای شدیدی به سراغم اومدن. حسابی چاق شدم، تقریبا به مرز 95 کیلو رسیدم و احساس می کنم دارم منفجر می شم. قیافم کلی خنده دار شده. نشستن و پا شدن که دیگه نگو. شما خانم طلا ماشالا هزار ماشالا بزرگ شدین و من کاملا حجمی که در درونم یهو شکل گرفته رو حس می کنم. این روزا جابه جا شدن برام دردناک شده اما عزیزم نه از اون دردا که فکر می کنی نه مثل درد سوزن یا سردرد یا از این جور چیزا نه عزیزم. یه درد شیرین و دوست داشتنی، یه درد پر از عشق، یه دردی که فقط باید زن باشی و همچنین مادر، بفهمی چقدر لذت بخشه. من که خدا رو هزار بار شکر می...
11 مرداد 1393

آخرین سونوگرافی

سلام پیام آور عشق و آرامش، سلام دلسای بی نظیر ما. عزیزم ! امروز آخرین سونوگرافی برای ماه نهم انجام شد. بالاخره روزهای ملاقات از پشت صفحه ی مانیتور به پایان رسید و ایشالا خیلی زود تو آغوش هم دیدار ها تازه می کنیم. عزیز مادر! دیروز یه سری آزمایش های مخصوص این ماه رو هم انجام دادم. امروز باید جوابش بیاد. ساعت یازده و نیم رفتیم برای سونو. خاله نسیم هم مثل همیشه با اشتیاق و ذوق فراوون همراهم بود. ایشالا یه روزی بتونم براش همین کارا رو جبران کنم.  بالاخره نوبتمون شد و من که تقریبا خیلی وقت بود سونو انجام نداده بودم با کمی هیجان روی تخت دراز کشیدم. دکتر اومد و شروع به بررسی کرد و حسابی شما خانم طلا رو سانت زد . خانمم شما از نظر دک...
6 مرداد 1393
1